Davoud Rahmani
Quick Facts
Biography
داوود رحمانی معروف به حاج داوود، نخستین رئیس زندان قزلحصار تهران بعد از انقلاب ۵۷ ایران بودهاست.
زندگینامه
وی متولد سال ۱۳۲۴ در خیابان شهباز (هفده شهریور) در شرق تهران است. او که در حوالی همان محل تولد خود به آهنگری اشتغال داشت، پس از انقلاب وارد کمیتهٔ انقلاب شد و سپس به واسطهٔ آشنایی با اسدالله لاجوردی، دادستان تهران در آن زمان، به ریاست زندان قزل حصار رسید.
ریاست زندان
از تابستان ۱۳۶۰ تا تیر ۱۳۶۳ وی رئیس زندان قزل حصار کرج بودهاست. دوران ریاست حاج داوود در زندان قزل حصار به دوران وحشت معروف است. به گفته بسیاری از زندانیان، حاج داود رحمانی که قدرت مطلقهای در اعمال شکنجه بر زندانیان سیاسی در این زندان داشتهاست، روشهای گوناگونی را برای شکنجه زندانیان به کار گرفته که برخی از آنها (مانند قبرها یا دستگاهها)، در شکل و گستردگی اجرا، منحصر به فرد بودهاند.
موارد نقض حقوق بشر
شکنجههای عمومی
حاج داوود در سال ۱۳۶۲ شیوهٔ شکنجهٔ قبر (یا قیامت، تخت، تابوت، جعبه، دستگاه) را ابداع میکند، روشی که در آن زندانی در میان تختههای نئوپان که از سه طرف او را احاطه کردهاند (به طول ۲ متر و عرض و ارتفاع حدود ۸۰ سانتیمتر)، با چشمبند و در سکوت مطلق – که در هنگام غذا خوردن هم نمیبایست صدای برخورد قاشق با ظرف به گوش میرسید- به صورت مستمر و بدون هیچ گونه تماسی با سایر زندانیان باید در یک حالت مینشستند. این شکنجهٔ طاقت فرسا بسته به مقاومت زندانی ادامه مییافت تا زمانی که مقاومت او بشکند و حاضر به اعلام انزجار علیه گروه و دوستان خود باشد. در مورد زندانیان مقاوم تر این زمان آنقدر ادامه دارد که بسیاری از قربانیان آن سلامت روحی و روانی خود را برای همیشه از دست میدهند. در تمام مدت از بلندگوها، سخنرانیهای مذهبی، اذان، قرآن یا بعدترها مصاحبه افرادی که بریده بودند، پخش میشود. در این شکنجه، هدف تحت اختیار گرفتن تمامی حواس و تحرک زندانی و به طبع آن تمامی تفکر و ارادهٔ او است و در حالی حس شنوایی زندانی این مطالب را دریافت میکند، که حواس دیگر او کاملاً محدود شده و تحت اختیار شکنجه گر هستند. شهرنوش پارسی پور، نویسندهٔ ایرانی، از افرادی است که در بهار سال ۱۳۶۳ قیامت را تجربه کردهاست. او در کتاب «خاطرات زندان» مینویسد که شخص حاج داوود به او میگوید، باید به «دستگاه» برود، نامی که حاج داوود خود به تختها داده است، زیرا که آنها را دستگاه آدمسازی یا تواب سازی میداند:
در هر گور یک زندانی، با چادر و چشمبند، رو به دیوار نشسته بود. زندانی نخست با فاصلهای از دیوار نشسته بود که حدود بیست سانتیمتر از آن فاصله داشت و زندانی بعدی در انتهای گور، با فاصلهٔ ۲ متر از دیوار نشسته بود و همین جریان تا انتهای دیوار ادامه داشت. بدین ترتیب زندانیان نسبت به هم یک زیگزاگ را تشکیل میدادند.
به شهادت محمود خلیلی، از زندانیان هوادار چریکهای فدایی خلق اقلیت در قزل حصار، از سال ۶۲ تا اواخر بهار ۶۳ زندانیان به دلیل خشونت حاکم در زندان کاملاً حالت تدافعی داشتند و اغلب این خشونتها متوجه زنان زندانی بودهاست و خصوصاً شکنجهٔ دستگاه، در ابتدا مختص زنان بوده و بعدتر شامل مردان نیز میشود. به گفتهٔ خلیلی، حاج داوود همین شکنجه را قیامت ۸۰ درصد میدانست و بارها به آنان وعدهٔ قیامت ۱۰۰ درصد داده بود”.
شکنجه و خشونت جنسی علیه زندانیان زن
از نظر حاج داود رحمانی قابل تصور نبود که زنی با دلایلی غیر جنسی و به دلیل داشتن تفکر تفکر و درک مستقل وارد مبارزه و فعالیت سیاسی شود. حاج داوود حساسیت ویژهای در مورد مصاحبه گرفتن از زنان داشت؛ به خصوص برای او مهم بودهاست که زنان اعتراف کنند که با مردان تشکیلاتشان رابطهٔ جنسی داشتهاند. به شهادت «تهمینه پگاه»، حاج داوود زنی از جنم (یکی از روستاهای کردستان) را بعد از بریدن در قبرها وادار کرد در مصاحبهای اعلام کند که همیشه در پایگاههای کومهله قرص ضد بارداری وجود داشت. حاج داوود زنان را تحقیر میکرد و آنها را «زائدهای از مردان» میدانست و در تمام مصاحبهها آنها را مجبور میکرد اعتراف کنند که به قصد ایجاد روابط نامشروع وارد کار سیاسی شدهاند. به شهادت میترا رضوی اصولاً زن بودن در قزل حصار یک شکنجه محسوب میشد و این به خاطر همین دید حاج داوود به آنان به عنوان یک عنصر دست دوم بود که به قول خود حاج داوود «تنها به درد یک کار میخوردند».
پس از قزلحصار
وی در تابستان ۶۳ و پس از برکناری اسدالله لاجوردی در اثر فشارهای سیاسی مختلف برکنار شد و بعدها به کار سابق خود در بازار تهران بازگشت؛ برخی از شنیدههای تأیید نشده حاکی از این است که وی به دلیل بیماری، در حال حاضر خانهنشین است.
منابع
- ↑ «پرونده ناقض حقوق بشر: حاج داود رحمانی». عدالت برای ایران. ۲۲ بهمن ۱۳۹۰. بایگانیشده از اصلی در ۲۵ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافتشده در ۲ مرداد ۱۳۹۴.
- برادران، منیره (۱۳۷۹) حقیقت ساده، اسن، نشر نیما
- پارسی پور، شهرنوش (۱۹۹۶) خاطرات زندان، استکهلم: نشر باران.
- ثابتی، فریده، بازنویسی یک جنایت: «تخت ها»، منتشر شده در سایت گفتگوهای زندان، آرشیو مقالات: https://web.archive.org/web/20140220063134/http://www.dialogt.net/
- حاج حسن، هنگامه (۱۳۸۲) چشم در چشم هیولا: خاطرات زندان، فرانسه: انتشارات انجمن هما
- جابری، هما (۱۳۸۶) مجمع الجزایر درد، انتشارات امیرخیز
- خلیلی، محمود، شیوههای شکنجه در جمهوری اسلامی ایران، منتشر شده در سایت گفتگوهای زندان، آرشیو مقالات: https://web.archive.org/web/20140220063134/http://www.dialogt.net/
- علیزاده، پروانه، خوب نگاه کنید، راستکی است، انتشارات خاوران
- مصداقی، ایرج (۱۳۸۵) نه زیستن، نه مرگ، جلد دوم: اندوه ققنوسها (چاپ دوم) سوئد: نشر آلفابت ماکزیما
- مصاحبه با حاج داوود رحمانی، نشریهٔ “رجعت”: نشریهٔ داخلی زندان قزل حصار، سال اول، شمارهٔ اول، احتمالاً نیمهٔ دوم سال ۱۳۶۰